چند روز پیش برف باریده بود و آسمان زمین را سپیدپوش کرده بود.طبق معمول همیشه که نعمتهای آسمان تبدیل به زحمت برای ما می شود همه جا ترافیک بود و رانندگان دستشان را از روی بوق برنمی داشتند.عابران پیاده در انتظار وسیله ای که آنها را به مقصدشان برساند کنار خیابان ایستاده بودند. در بین آنان دخترخانمی با ظاهری امروزی و موجه به چشم می خورد و از سرما می لرزید.از میان سواری ها و تاکسیهایی که مسافر سوار می کردند یک 206 سورمه ای کاملا بی شرمانه جلوی چشم مسافران دیگر جلوی پای دخترخانم ترمز کرد و با لوندی!!از او دعوت به سوار شدن کرد دختر به اطرافش نگاه کرد و جا به جاشد.مرد ول کن نبود و اصرار می کرد.دختر خود را لابه لای جمعیت گم و گور کرد.
در خیابانهای این شهر شلوغ کم نیستند رانندگانی که مزاحم خانمهایی می شوند که کنار خیابان در انتظار وسیله ای ایستاد ه اند که بتوانند سریعتر به مقصد برسند.خانمهایی که با ایجاد این مزاحمتها گونه هایشان سرخ می شود این پا و آن پا می کنند و مجبور می شوند خود را لابه لای شلوغی این شهر بی در و پیکر گم کنند. سوال من از اهالی اندیشه و تحلیل گران اجتماعی که دایم تیتر روزنامه هایشان را زنهای خیابانی پر می کند ,این است که با مردان خیابانی- که متاسفانه اغلب متاهل هم هستند- و بدون درنظر گرفتن اینکه خانمی که نشان کرده اند, جز زنان خیابانی هستند یا خیر;باید چه کار کرد.
سبد خرید شما در حال حاضر خالی است.